ــــــــــــــــــشعرهای ادبی به سایت شعرهای ادبی خوش آمدید
|
||
|
الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد میدارد که بربندید محملها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها ببوی نافه کآخر صبا زان طره بگشاید زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها همه کارم ز خود کامی به بد نامی کشید آخر نهان کی ماند ان رازی کزو سازند محفلها بمی سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها حضوری گر همی خواهی ازو غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |